جنگ پنهان سیاستگذار با حباب سکه
در حالیکه بانک مرکزی با حراجهای متوالی سکه تلاش میکند حباب این بازار را تخلیه کند، طلای گرمی مسیر متفاوتی را پیمود و با رشد آرام قیمت، نشان داد که ریشه التهاب طلا صرفاً در سکه نیست.
به گزارش سایت طلا،طی روزهای گذشته، بازار طلا و ارز چهرهای دوگانه بهنمایش گذاشت.
از یکسو سکه امامی با فشار عرضه بانک مرکزی وارد فاز اصلاحی شد و بخشی از حباب آن تخلیه گردید؛ از سوی دیگر طلای ۱۸ عیار بر خلاف سکه رشد خفیفی را تجربه کرد، آنهم در شرایطی که دلار آزاد تنها نوسانی محدود در مسیر صعودی داشت.
این ناهمجهتی برای بسیاری از فعالان بازار معنادار بود؛ زیرا نشان میدهد رفتار قیمت در بازار طلا دیگر صرفاً تابع نرخ ارز نیست و سیاستگذار تنها بر بخشی از بازار اثر مستقیم دارد.
طی چند روز اخیر اختلاف نرخها میان بازار رسمی، آزاد و صندوقهای طلا مورد توجه فعالان بازار ارز و طلا قرار داشت.
در همین زمان، نرخ ارز در مرکز مبادله تقریباً ثابت ماند و دلار آزاد تنها اندکی افزایش یافت، اما این تغییرات کوچک کافی بود تا انتظارات سفتهبازانه در بازار سکه دوباره فعال شود.
در چنین فضایی، حراجهای سنگین بانک مرکزی نقش ترمزی اضطراری را ایفا کرد و مانع از شکلگیری موج جدید حباب شد.
بازار اکنون در نقطهای قرار گرفته که هر حرکت کوچک سیاستگذار میتواند اثر بزرگ روانی ایجاد کند.
این حساسیت زمانی بیشتر میشود که سرمایهگذار خرد بهدنبال داراییای است که ریسک کمتر و بازده سریعتری داشته باشد. نتیجه این تنش پنهان، بازاری است که سکه در آن نزولی میشود اما طلا توانسته تعادل خود را حفظ کند.

چطور سکه کاهش یافت، اما طلا بالا ماند؟
کاهش حباب سکه طی چند روز گذشته، نتیجه مستقیم عرضه گسترده بانک مرکزی بود.
وقتی سکه با فاصلهای قابلتوجه از ارزش ذاتی معامله میشود، کوچکترین عرضه میتواند فشار فروش ایجاد کند.
حراج هفته گذشته دقیقاً همین کار را انجام داد و باعث شد سکه از محدودههای پرریسک عقبنشینی کند.
در مقابل، طلای گرمی بهطور مستقیم تحت تأثیر عرضه بانک مرکزی نیست. این بازار بیشتر به قیمت جهانی اونس و نرخ دلار وابسته است.
از آنجا که در ۴۸ ساعت گذشته هر دو متغیر تقریباً باثبات یا اندکی صعودی بودند، طلای داخلی نیز توانست مقاومت کند و حتی رشد جزئی داشته باشد.
این رفتار نشان میدهد تقاضای حقیقی برای طلای خام هنوز فعال است و برخلاف سکه، کمتر تحت فشار سیاستگذار قرار دارد.
عامل سوم، ریسکهای سیاسی است. در دورههای پرتنش، بازارها معمولاً داراییهای کمریسکتر (مثل طلای خام) را ترجیح میدهند و نسبت به سکه که بخش زیادی از قیمتش بر پایه انتظارات شکل میگیرد، محتاطتر میشوند. همین اختلاف ماهیتی باعث شده مسیر سکه و طلا از هم جدا شود.
حراجهای بانک مرکزی؛ ابزار «حبابکشی» یا فشار کوتاهمدت؟
عملیات حراج سکه بهطور مشخص با هدف کاهش هیجان طراحی شده است.
بانک مرکزی با عرضه منظم، قیمت را به ارزش ذاتی نزدیک میکند و تلاش میکند تمرکز تقاضا را از سکه دور کند. اما پرسش کلیدی این است که آیا این سیاست پایدار است؟
در عمل، حراجها زمانی موفقاند که بازار ارز ثبات نسبی داشته باشد. اگر دلار وارد فاز صعودی شود، اثر حراجها بسیار محدود میشود، زیرا ارزش ذاتی سکه بالا میرود و حباب جدید تشکیل میشود.
تجربه هفتههای اخیر نشان داده که حراجها بیشتر اثر «بازدارنده موقتی» دارند تا «مهار پایدار».
نکته مهمتر این است که سیاستگذار در بخش بازار طلا که تحت کنترل مستقیم او نیست (مثل طلای خام، صندوقهای طلا و سکههای ربع و نیم)، توان اثرگذاری کمتری دارد.
حراجها در کوتاهمدت موفق بودهاند، اما برای حذف کامل حباب، بازار نیازمند سیگنالهای بنیادی مانند کنترل نوسانات دلار و شفافیت بیشتر در سیاستهای ارزی است.
اختلاف نرخها: پیام پنهان بازار به سیاستگذار
در روزهای اخیر، تفاوت رفتار سکه و طلا باعث شد اختلاف میان قیمتها در بازار رسمی، آزاد و صندوقهای سرمایهگذاری به یکی از موضوعات مهم تحلیلگران تبدیل شود.
این اختلافها معمولاً زمانی شدید میشود که سرمایهگذار نسبت به آینده سیاستهای ارزی مطمئن نیست و ترجیح میدهد «ریسک سیاستگذاری» را با جابهجایی میان داراییها مدیریت کند.
برای مثال، تثبیت نرخ ارز در مرکز مبادله از نگاه سرمایهگذار لزوماً به معنای ثبات واقعی نیست.
همین شکاف انتظاری است که موجب شکلگیری حباب در سکه یا حرکت سرمایه به سمت طلا میشود. پیام بازار روشن است: تا زمانی که فضای سیاستگذاری قطعی و شفاف نباشد، اختلاف نرخها نیز باقی خواهد ماند.
رفتار سرمایهگذار خرد؛ تراز کردن سبد در دوران بیقطعیتی
سرمایهگذاران خرد بیشترین واکنش را به تفاوت قیمتها نشان میدهند.
در دو روز اخیر، ورود سرمایه خرد به طلای گرمی افزایش یافت، در حالیکه سکه فروشنده بیشتر از خریدار داشت. این رفتار نشاندهنده تلاش خانوارهاست برای حفظ ارزش دارایی در محیطی که پیشبینیپذیر نیست.
در رکودی که بازار مصرف تجربه میکند، تبدیل داراییهای کوچک به طلای کمریسک و قابلفروش، یکی از استراتژیهای رایج شده است.
این روند در نهایت باعث میشود هرچند سیاستگذار موفق به تخلیه حباب سکه شود، اما کل جریان نقدینگی از بازار طلا خارج نشود و فقط از یک بخش به بخش دیگر منتقل شود.
سیاستگذار حباب را میزند، اما انتظارات را نه
محمد بیات، کارشناس اقتصادی، در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس گفت: حراجهای اخیر ابزار مهمی برای کنترل هیجان بوده، اما کافی نیست.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: بانک مرکزی توانسته حباب سکه را مهار کند، اما این اتفاق بهمعنای آرام شدن بازار طلا نیست. تا زمانی که انتظارات سیاسی و ارزی نامطمئن باشد، سرمایهگذار همچنان طلا را پناهگاه امن میبیند.
وی افزود: رفتار طلای گرمی در روزهای اخیر نشان میدهد بخش حقیقی تقاضا هنوز فعال است.
بیات تاکید کرد؛ چیزی که سیاستگذار نمیتواند مدیریت کند، جریان نقدینگی خانوارهاست. مردم بهمحض افزایش ریسکهای بیرونی، از سکه به طلا، یا از طلا به صندوقها جابهجا میشوند. این یعنی منبع آستانهای هیجان هنوز خشک نشده است.
این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: حبابکُشی سیاستی لازم است اما کافی نیست. اگر نرخ ارز بهطور پایدار مدیریت نشود یا سیگنالهای سیاسی مبهم باقی بماند، حباب فقط جابهجا میشود، نه اینکه از بین برود.
طلا همچنان امن ترین پناهگاه است
بازار طلا در روزهای گذشته نمونهای واضح از برخورد محدودیتهای سیاستگذاری با واقعیتهای اقتصادی بود.
بانک مرکزی توانست حباب سکه را کاهش دهد، اما جریان تقاضا بهسادگی به طلای گرمی منتقل شد.
این ناهمجهتی نشان میدهد جنگ با حباب، جنگی چندلایه است و تنها بخشی از آن از مسیر عرضه رسمی قابل کنترل است.
بازار به سیاستگذار پیامی روشن داده است. تا زمانی که نااطمینانی سیاسی و ارزی پابرجاست، طلا همچنان امنترین پناهگاه خواهد بود.