راهحلی که سرعت اینترنت را زیر و رو میکند
در عصر دیجیتال، فیبر نوری دیگر یک فناوری لوکس نیست، بلکه شریان حیاتی حکمرانی و اقتصاد است. با اینکه ایران از پیشگامان این حوزه بوده، اما امروز بهدلیل نبود راهبرد و اتکا صرف به واردات، از قافله جهانی عقب مانده است.
در دنیای امروز که رقابت فناوری بهعنوان معیار اصلی قدرت کشورها شناخته میشود، زیرساخت ارتباطی دیگر صرفاً یک خدمت رفاهی نیست، بلکه به ابزار حیاتی حکمرانی بدل شده است. بسیاری از دولتها توسعه شبکههای فیبر نوری را معادل «امنیت ملی دیجیتال» میدانند. اما در ایران، با وجود سابقهای طولانی در بهرهگیری از فیبر نوری، همچنان بخش عمدهای از تجهیزات کلیدی این زیرساخت وابسته به واردات است.
پروژههایی مانند توسعه فیبر نوری که میتوانستند ستون فقرات اقتصاد دیجیتال ایران را شکل دهند، سالهاست با تأخیر، وابستگی و تصمیمگیریهای پراکنده مواجهاند. این در حالی است که کشور از ظرفیت تولید داخلی بسیاری از اجزای این زیرساخت برخوردار است. با این وجود، به دلیل نبود نگاه علمی در حکمرانی ارتباطات، این ظرفیتها بهصورت نظاممند به کار گرفته نشدهاند.
فیبر نوری برخلاف شبکههای مسی یا بیسیم، زیرساختی با پهنای باند بسیار بالا، تأخیر ناچیز و پایداری بالا فراهم میکند. این ویژگیها آن را به زیرساخت پایه برای خدمات حیاتی آینده نظیر اینترنت اشیاء، انتقال دادههای حجیم، شهرهای هوشمند، خودروهای متصل و حتی خدمات پزشکی از راه دور تبدیل کرده است.
در گزارشهای متعدد اتحادیه جهانی مخابرات (ITU)، از جمله سند چشمانداز ۲۰۲۵، تأکید شده است که:
«شبکههای فیبر نوری زیربنای اصلی توسعه پایدار اقتصاد دیجیتال در قرن ۲۱ هستند و بدون آنها، ارائه خدمات حیاتی با کیفیت بالا امکانپذیر نخواهد بود.»
این اهمیت راهبردی، توسعه بومی این زیرساخت را به یک اولویت ملی تبدیل میکند.
پیشتازی اولیه و تعلل فعلی ایران در توسعه فیبر نوری
ایران از پیشگامان منطقه در ورود به فناوری فیبر نوری بوده است. طبق اعلام شرکت ارتباطات زیرساخت، نخستین پروژههای نصب فیبر در کشور به اواخر دهه ۱۳۶۰ بازمیگردد. در دهه ۱۳۷۰، توسعه این فناوری برای ارتباطات بینشهری و اتصال مراکز مخابراتی کلانشهرها دنبال شد و در دهه ۱۳۸۰، پروژههایی برای استفاده از فیبر در شبکههای برق و راهآهن نیز آغاز گردید.
اما در دهه ۱۳۹۰، در شرایطی که بسیاری از کشورها با سرعت به سمت پیادهسازی فیبر خانگی (FTTH) حرکت کردند، ایران از این روند عقب ماند. بر اساس گزارش رسمی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات (۱۴۰۳): «کمتر از ۵ درصد از طرح ملی فیبر نوری با استفاده از تجهیزات کاملاً داخلی اجرا شده است.»
این آمار نشان میدهد که با وجود برخورداری ایران از ظرفیتهای صنعتی قابلتوجه، روند بومیسازی فیبر نوری همچنان کند و وابسته به واردات باقی مانده است. از جمله دلایل اصلی این وضعیت میتوان به نبود راهبرد کلان برای بومیسازی، فقدان مشوقهای اقتصادی برای استفاده از تولید داخلی، واگذاری پروژهها به پیمانکارانی با نگاه صرفاً تجاری و نبود هماهنگی میان نهادهای فناور، تولیدی و اجرایی اشاره کرد.
چین و هند پیشتاز بومیسازی فیبرنوری
طبق گزارش وزارت صنعت و فناوری اطلاعات چین (MIIT) در سال ۲۰۲۳، این کشور موفق شده است بیش از ۹۵٪ خانوارهای شهری و ۸۵٪ روستاها را تحت پوشش فیبر نوری قرار دهد. در قالب برنامه «Broadband China» که از سال ۲۰۱۳ اجرا میشود، چین به یکی از قطبهای جهانی ارتباطات تبدیل شده است.
بر اساس گزارش شرکت مشاوره صنعتی Ovum، چین بیش از ۷۵٪ از کابلهای فیبر نوری جهان را تولید میکند. شرکتهای بزرگی همچون Huawei، ZTE، YOFC و FiberHome، تولیدکننده اصلی تجهیزات اکتیو و پسیو فیبر نوری هستند و بخش قابلتوجهی از بازار جهانی را در اختیار دارند.
هند نیز در مسیر بومیسازی گامهای بلندی برداشته است. طبق گزارش وزارت مخابرات هند (DoT) در سال ۲۰۲۳، بیش از ۲۶۰٬۰۰۰ روستا در قالب پروژه ملی BharatNet به شبکه فیبر متصل شدهاند. حدود ۶۰٪ از تجهیزات مورد استفاده در این پروژه توسط شرکتهای داخلی مانند Sterlite Technologies و HFCL تأمین میشود.
با وجود وابستگی نسبی در بخشهایی مانند OLT و ONT، هند با اجرای سیاستهایی نظیر “Make in India” و ارائه مشوقهای تولید، به تدریج در حال توسعه زنجیره تأمین داخلی در حوزه فیبر نوری است.
بومیسازی کامل در ایران ممکن است؟
مطابق گزارشهای وزارت ارتباطات، ایران در زمینه تولید کابلهای فیبر نوری، تجهیزات پسیو (نظیر کانکتور، پچپنل) و حتی توسعه اولیه تجهیزات اکتیو (مانند OLTهای بومی در پژوهشگاه ICT) دارای ظرفیتهایی قابل اتکاست اما تولید قطعات پیشرفتهای مانند چیپستهای فوتونیکی یا ماژولهای نوری خاص هنوز در داخل انجام نمیشود. به همین دلیل، بر اساس ارزیابیهای مستند، بومیسازی کامل شبکه فیبر نوری فعلاً امکانپذیر نیست، اما امکان بومیسازی تا حدود ۷۰ درصد از زنجیره وجود دارد.
دیپلماسی فناورانه، تجربه موفق «خیام»
در مواردی که امکان تولید کامل داخلی فراهم نیست، «دیپلماسی فناورانه» جایگزینی عقلانی است. تجربههای موفقی مثل همکاری ایران و روسیه در پرتاب ماهواره خیام نمونهای این مدل است.
طبق اعلام سازمان فضایی ایران، پیش از پرتاب خیام در سال ۱۴۰۱، کشور به تصاویر ماهوارهای با دقت کمتر از یک متر بهصورت مستقل دسترسی نداشت. این پروژه، امکان پایش دقیق منابع طبیعی، کشاورزی و محیط زیست را فراهم کرد و نقطه عطفی در ورود دادههای سنجشازدور به عرصه مدیریت و حکمرانی بهشمار میرود.
این تجربه نشان میدهد که میتوان در پروژههایی مانند فیبر نوری نیز، با کشورهایی که در حوزههای پیشرفتهتر فعال هستند، وارد تولید مشترک یا انتقال فناوری شد و از واردات صرف فاصله گرفت.
زیرساخت فیبر نوری دیگر یک پروژه صرفاً مخابراتی نیست، بلکه سنگبنای استقلال دیجیتال، بهرهوری اقتصادی و حکمرانی دادهمحور در کشورهاست. ایران با وجود توانمندیهای داخلی، به دلیل نبود راهبرد و اراده علمی در حکمرانی ارتباطات، نتوانسته از این ظرفیتها بهره بگیرد.