تهران در آستانه یک تصمیم سرنوشتساز/ سانتریفیوژها شتاب میگیرند یا مذاکره به بار مینشیند؟
در حالی که سایه قطعنامهای جدید و شدیدالحن از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر برنامه هستهای ایران سنگینی میکند، تهران در آستانه تصمیمی حساس قرار دارد. واکنش ایران به قطعنامه احتمالا شدیدالحن آژانس انرژی اتمی چه خواهد بود؟
در حالی که سایه قطعنامهای جدید و شدیدالحن از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر برنامه هستهای ایران سنگینی میکند، تهران در آستانه تصمیمی حساس قرار دارد. واکنش ایران به قطعنامه احتمالا شدیدالحن آژانس انرژی اتمی چه خواهد بود؟
رویترز گزارش داده که ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه و آلمان پیشنویس قطعنامهای را به اجلاس شورای حکام که از امروز تا جمعه در وین برگزار میشود ارائه دادهاند، که برای نخستین بار در دو دهه گذشته، ایران را به نقض تعهدات پادمانی متهم میکند.
این قطعنامه میتواند تنشها را به اوج برساند. ایران، که پیشتر در واکنش به قطعنامههای مشابه با گامهای هستهای قاطع پاسخ داده، اکنون در برابر آزمونی جدید قرار دارد.
در وین، جایی که دیپلماسی و سیاست در هم تنیدهاست، قطعنامه پیشنهادی چهار قدرت غربی (آمریکا، بریتانیا، فرانسه و آلمان) میتواند اثرهای تعیین کنندهای بر روابط شکننده ایران و آژانس بر جا بگذارد. رویترز گزارش داده که این قطعنامه، با تمرکز بر عدم همکاری ایران در پاسخ به پرسشهای آژانس درباره آثار مواد هستهای اعلام نشده ادعایی در سایتهای اعلام نشده ادعایی، ایران را به نقض پادمانهای منع گسترش سلاحهای هستهای متهم میکند. این اتهام، که از سوی تهران «مبتنی بر اسناد جعلی اسرائیل» خوانده شده، میتواند زمینهساز ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت و فعالسازی مکانیسم ماشه باشد.
سابقه ایران در واکنش به قطعنامههای آژانس نشاندهنده الگویی مشخص است. نوامبر ۲۰۲۴، پس از تصویب قطعنامه شورای حکام، ایران اعلام کرد که «مجموعه ای از سانتریفیوژهای پیشرفته» را راهاندازی خواهد کرد. لحن تند گزارش محرمانه جامع مدیرکل آژانس نیز میتواند راه را برای ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت هموار کند.
این قطعنامه، که به گفته بلومبرگ ایران را به «سوءاستفاده از صبر» متهم میکند، میتواند تهران را به سوی پاسخهایی قاطع سوق دهد. رفتار کشورمان پیش از برجام، که با افزایش فعالیتهای هستهای به فشارها پاسخ میداد و پس از برجام، که کاهش تعهدات را بهعنوان اهرم مذاکره به کار برد، نشاندهنده استراتژیای است که دیپلماسی را با قدرتنمایی هستهای ترکیب میکند. این الگو احتمال واکنشهای چندوجهی را تقویت میکند.
تشدید فعالیتهای هستهای
سابقه واکنشهای ایران به تندروی غربی ها نشان میدهد که پاسخ به قطعنامههای آژانس اغلب با گامهای هستهای قاطع همراه بوده است. پس از قطعنامه نوامبر ۲۰۲۴، محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان، دستور راهاندازی سانتریفیوژهای پیشرفته IR-۶ و IR-۸ را صادر کرد. این اقدام در چارچوب پادمانها بود و ذخایر اورانیوم ۶۰ درصدی ایران را افزایش داد. پیش از برجام نیز ایران در واکنش به قطعنامههای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۸، تعداد سانتریفیوژها را از ۳۰۰۰ به بیش از ۸۰۰۰ رسانده بود.
ایران از تشدید هستهای بهعنوان اهرمی برای فشار بر غرب استفاده میکند، اما این اقدامات خطر ارجاع به شورای امنیت را افزایش میدهد. این استراتژی، که ریشه در رفتار پیش از برجام دارد، میتواند با هدف تقویت موضع مذاکراتی ایران یا نمایش قدرت در برابر فشارهای غرب انجام شود.
اقدامات دیپلماتیک
ایران در گذشته از دیپلماسی برای خنثیسازی فشارهای آژانس استفاده کرده است. به عنوان مثال سفر رافائل گروسی مدیرکل آژانس، به تهران منجر به توافقی سهماهه برای ادامه نظارت محدود شد.
اما در واکنش به قطعنامه جدید، ایران ممکن است پیشنهاد مذاکرات مستقیم با آژانس یا میانجیگری کشورهایی مانند عمان را مطرح کند. همچنین، ایران میتواند با ارائه پاسخهای فنی به پرسوجوهای آژانس، مانند آنچه در سال ۲۰۱۵ پیش از برجام انجام داد، زمان بخرد و از ارجاع به شورای امنیت جلوگیری کند.
دیپلماسی ایران میتواند با هدف کاهش فشارهای غرب و حفظ برنامه هستهای صلحآمیز طراحی شود. با این حال، عدم اعتماد متقابل، بهویژه با توجه به خروج آمریکا از برجام، میتواند مذاکرات را دشوار کند. ایران احتمالاً از میانجیگری کشورهای بیطرف برای ایجاد فضای گفتوگو استفاده خواهد کرد.
واکنشهای ترکیبی چه خواهد بود؟
سابقه رفتار ایران نشان میدهد که واکنشهای ترکیبی، مانند افزایش فعالیتهای هستهای همراه با پیشنهاد مذاکره، محتمل است. در سال ۲۰۲۲، پس از قطعنامه شورای حکام، ایران هم سانتریفیوژهای پیشرفته نصب کرد و هم مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا در عمان را ادامه داد.
ایران ممکن است در واکنش به قطعنامه جدید، همزمان غنیسازی را افزایش دهد، نظارت آژانس را محدود کند، و مذاکراتی با میانجیگری عمان یا قطر پیشنهاد دهد. این استراتژی میتواند فشار بر غرب را افزایش دهد و در عین حال درهای دیپلماسی را باز نگه دارد.
این رویکرد میتواند به ایران امکان دهد تا هم قدرت خود را نشان دهد و هم از انزوای کامل بینالمللی جلوگیری کند.
پیامدهای ژئوپلیتیکی و واکنشهای بینالمللی
در واشنگتن، کاخ سفید با دقت تحولات وین را رصد میکند. دونالد ترامپ، که در دوره اول خود سیاست «فشار حداکثری» را علیه ایران اعمال کرد، ممکن است از قطعنامه جدید برای توجیه تحریمهای جدید استفاده کند.
چین و روسیه، که در نوامبر ۲۰۲۴ به قطعنامه مشابه رای منفی دادند، در بیانیهای مشترک با ایران خواستار احیای برجام شدند. این دو کشور احتمالاً با هرگونه ارجاع به شورای امنیت مخالفت خواهند کرد، اما مکانیسم ماشه، که تا اکتبر ۲۰۲۵ فعال است و میتواند تحریمها را بدون نیاز به موافقت آنها بازگرداند.
چین و روسیه هم ممکن است از ایران در برابر تحریمهای شورای امنیت حمایت کنند، اما محدودیتهای مکانیسم ماشه این حمایت را تضعیف میکند اما اسرائیل، که ایران را تهدیدی وجودی میداند، ممکن است از قطعنامه برای توجیه اقدامات نظامی استفاده کند.
رفتار ایران پیش و پس از برجام: الگویی برای آینده
پیش از برجام، ایران در برابر فشارهای شورای امنیت با افزایش غنیسازی و گسترش سانتریفیوژها پاسخ داد. در سال ۲۰۰۶، پس از قطعنامه ۱۶۹۶، ایران غنیسازی ۲۰ درصدی را آغاز کرد. پس از برجام، با خروج آمریکا در ۲۰۱۸، ایران بهتدریج تعهدات خود را کاهش داد. ذخایر اورانیوم غنیشده ایران تا ژوئن ۲۰۲۲ به ۳۸۰۰ کیلوگرم رسید، ۱۸ برابر سقف برجام بود اما در نوامبر ۲۰۲۴، ایران در واکنش به قطعنامه آژانس، سانتریفیوژهای پیشرفته راهاندازی کرد.
این استراتژی، که در واکنشهای پیش و پس از برجام دیده شده، میتواند به ایران امکان دهد تا در برابر قطعنامه جدید هم قدرت خود را نشان دهد و هم درهای مذاکره را باز نگه دارد.
در حالی که جهان منتظر واکنش ایران به قطعنامه جدید آژانس است، کشورمان در آستانه تصمیمی سرنوشتساز قرار دارد. آیا سانتریفیوژها تندتر خواهند چرخید یا دیپلماتها راهی برای گفتوگو خواهند یافت؟ آیندهای که در افق نمایان است، ترکیبی از قدرتنمایی و مذاکره را نوید میدهد، اما سایه تحریمها و تهدیدات نظامی همچنان سنگین است. پاسخ کشورمان، هر چه باشد، نه تنها سرنوشت برنامه هستهایاش را رقم خواهد زد، بلکه توازن قدرت در خاورمیانه و فراتر از آن را شکل خواهد داد.