افسانه ها و اعتقادات قومی درباره گوهرها – قسمت اول

همراه با استفاده از این سنگ ها افسانه ی چگونگی پیدایش اولیه ی  سنگ ها، همچنین افسانه هایی درباره ی قابلیت ها و خواص متعدد سنگ ها، شکل گرفت که بعضی از آنها کاملاً دور از ذهن، عجیب و غریب بودند. به عنوان مثال، در رومانی  بر این باور بودند که همراه داشتن تکه ای از سنگ کریستوپریز  به شخص قدرت فهم زبان خزندگان را می دهد.

در ادامه به تعدادی از افسانه ها و داستان های جالب  از سراسر جهان درباره ی سنگ های قیمتی و نیمه قیمتی می پردازیم :

آمتیست

در افسانه های یونانی، روزی دیونیسوس، خدای جشن و سرور،  خوشحالی و طرب، از انسان ها به خشم آمد و تصمیم گرفت که 2 ببر درنده در مسیر راه یکی از آنها  قرار داده تا او را ببلعد؛ بنابراین بدین وسیله از انسان انتقام بگیرد. او ناگهان سرراهش با دختری جوان به نام آمتیستا  که در حال رفتن به معبد خدایان برای بیعت بود، روبرو گشت. خدای خشمگین و برافروخته، آمتیستا را متوقف و 2 ببر گرسنه ی خود را به سوی او رها کرد. آمتیستا فریاد زد و از دیانا درخواست کمک کرد. وقتی دیانا دید که چه اتفاقی در جریان است، آمتیستا  را به مجسمه ای از کوارتز کم نور تبدیل کرد و بدین وسیله از او در برابر ببرها محافظت کرد.  وقتی دیونیسوس از بی رحمی عمل خود آگاهی یافت، نادم و پشیمان شده و اشک های خود را به روی مجسمه روان ساخت. اشک ها  مجسمه را به رنگ بنفش درآوردند و اینگونه بود که سنگ آمتیست ایجاد شد.

مالاکیت

مالاکیت یکی از سنگ هایی است که به عنوان طلسم استفاده می شد. این سنگ، صاحبش را از جادو، ارواح شیطانی و حمله ی جانوران زهرآلود محافظت می کرد.