خط رهبری: باد عصرگاهی میان شاخههای بلوار میپیچید و صدای اخبار تازه از رادیوی تاکسی، مثل زمزمهای خسته در هوا پخش میشد. راننده، دستی به فرمان گرفت و گفت: «شنیدی فلان مسئول سابق چی گفته درباره فلان مقام؟»
مسافر صندلی عقب، لبخند تلخی زد و جواب داد: «آره. مثل همیشه، اون یکی هم جوابش رو داده. انگار این جدالها قرار نیست هیچوقت تموم بشه!» راننده سری تکان داد و نگاهی به آینه انداخت. در چشمان هر دو، خستگی مشترکی موج میزد؛ خستگی از خبرهایی که هر روز تکرار میشدند، فقط با نامهای جدید.
آرامش جامعه، مسئولیت مشترک همه مسئولان
واقعیت این است که مسئولیت در کشور، فقط عنوان و میز نیست. هر صاحبمنصبی حامل آرامش و امید مردم است. وقتی مسئولان با گفتار و رفتارشان جامعه را به آرامش دعوت میکنند، اعتماد عمومی جان میگیرد؛ اما وقتی زبانها به انتقادهای تند و تقابلهای آشکار باز میشود، همان آرامش شکننده بهسرعت فرو میپاشد.
تجربه تاریخی ما این را بارها ثابت کرده است؛ از نخستین سالهای انقلاب تا امروز، هرجا اختلاف میان مسئولان بالا گرفته، فشار و هزینهاش بر دوش مردم افتاده است: «به تجربه در طول این سالهای متمادی ثابت شده که درگیریها و منازعات و مجادلات در صدر، برای افکار عمومی مردم زیانبخش است، مردم را ناراحت میکند. این را مردم هیچ دوست نمیدارند.» ۱۳۹۹/۰۴/۲۲
زخمِ اختلاف، وقتی باز میشود؛ سالها طول میکشد تا التیام یابد. دشمنان ایران، همیشه در کمین همین لحظهاند؛ لحظهای که اتحاد ملی اندکی ترک بردارد. آنان با دقت از شکافهای کوچک، دیوارهای بزرگ میسازند و امید مردم را نشانه میگیرند: «ایجاد دعوا، گریبان یکدیگر را گرفتن، ایجاد اختلاف عمیق، یکی از کارهای بسیار بد، بسیار بزرگ و نکوهیده است؛ این همان چیزی است که دشمن میخواهد.» ۱۳۹۰/۰۳/۰۸
اتحاد، عمل میخواهد
اکنون، پس از جنگ تحمیلی دوازدهروزه و همه تلاشی که برای ضربهزدن به انسجام ملی شد، بیش از هر زمان دیگری، مسئولان و جریانهای سیاسی در یک آزمون بزرگ قرار دارند. آزمونی که سؤالش ساده است اما پاسخ آن، در عمل سنجیده میشود: برای مردم آرامش میسازید یا التهاب؟
وفاق ملی، فقط در شعار خلاصه نمیشود. نمیتوان در سخن از وحدت گفت و در عمل، به جدالهای رسانهای دامن زد. نمیتوان از اتحاد نوشت و در نشستها و مصاحبهها، جرقه اختلاف را شعلهور کرد. امروز بیش از همیشه، کشور به مسئولانی نیاز دارد که زبانشان، پل بسازد نه دیوار: «کشور با اتحاد پیش خواهد رفت؛ با دعوا و تفرقه و دودستگی پیش نمیرود. این کشور با اتحاد مسئولین، با همدلی مسئولین، با همدلی ملت با مسئولین، با اتحاد عظیم ملت ایران پیش خواهد رفت. باید کاری کنیم که اختلاف و شقاق و درگیری و مچگیری و دست به یقه شدن و ایراد بنیاسرائیلی از یکدیگر گرفتن، این چیزها نباشد.» ۱۳۸۷/۰۲/۰۴
گفتار نسنجیده ممنوع!
در این میان، رسانهها نیز نقش تعیینکنندهای دارند. قلم روزنامهنگار و کنشِ فعال مجازی، گاه میتواند زخمی را عمیقتر کند و گاه مرهمی باشد بر دلهای نگران. اما وقتی برخی رسانهها، آگاهانه یا از سر بیدقتی، سخنان دشمن را بازتاب میدهند، ناخواسته در زمین او بازی میکنند؛ زمینی که هدفش فقط یک چیز است: شکستن وحدت ملی. اکنون، کشور بیش از هر زمان به هوشیاری نیاز دارد. اتحاد، دیگر یک توصیه اخلاقی نیست؛ ضرورتی است برای حفظ کشور و پیشرفت و امیدآفرینی.
هر سخن و رفتاری که رشته اتحاد را پاره کند، در نهایت به زیان همان مردمی تمام میشود که با صبر و امید، بار سنگین مشکلات را بر دوش میکشند: «یک توصیه به برادران و مسئولان جریانهای سیاسی و مطبوعاتی داریم. مراقب باشید؛ فضای جنجالی در کشور به نفع کشور نیست. بعضیها روی اعصاب مردم اینقدر راه نروند - که آدم مشاهده میکند - امنیّت فکری و ذهنی برای مردم مهم است؛ فضای دعوا و فضای اختلاف را افزایش ندهند، تشدید نکنند. حرفهای دشمنان را هم مرتّب تکرار نکنند.» ۱۳۹۳/۰۴/۱۶
شاید وقت آن رسیده است که هر مسئول، پیش از هر اظهار نظر، لحظهای درنگ کند و از خود بپرسد:
«آیا سخنم، مردم را آرامتر میکند یا نگرانتر؟» و پاسخ به همین سؤال ساده، میتواند مرز میان بحران و آرامش باشد.