بعد از دیدن این عکس اگر دق کنید و بمیرید کسی سرزنشتان نمیکند. درباره تصویر تابوتی حرف میزنیم که تنها روی دوش یک نفر به سمت خاک میرود. تصویر کودکی که به جای تابوت، باید روی شانههای پدرش سرخوشانه به عالم نگاه میکرد...
روزنامه هم میهن نوشت: یک لحظه صبر کنید، اصلاً تا به حال بچهای را روی دوشتان قلمدوش کردهاید؟ اوایل ماجرا که بچه را روی دوش میگیرید، میترسد. برای آنکه بتواند تعادلش را حفظ کند دستهای کوچک و قشنگاش را به گوش و موی شما بند میکند. طولی نمیکشد اما زود خودش را پیدا میکند. ناسلامتی بچه است. بچهها گیرایی بالایی دارند. زود یاد میگیرند.
وقتی یاد گرفت که چطور بنشیند. وقتی فهمید کسی که قلمدوشش کرده هوایش را دارد، خودش را ول میکند. روی شانههایتان لم میدهد. مینشیند و سرخوشانه با هر اتفاق کوچکی از ته دل ریسه میرود. قلمدوش اما جای خوابیدن نیست. اصلاً کجا دیدید پدری بچهاش را روی شانهاش بگذارد و برایش بخواند: «بخواب جونم برات بیداری زوده»؟ کجا دیدهاید که مردی بچهای را با تابوت روی دوشش بگیرد؟ مگر این بچه حالا حالاها نباید میخندید؟ حیف این صورت قشنگ نیست که رویش سنگ لحد بگذارند؟ حیف آن تن پاک نیست که رویش خاک بریزند؟ حیف...
این عکس را نگه دارید؛ توی گوشیتان ذخیرهاش کنید و هر کسی که خواست از نقطهزنی آن بیشرفها برایتان بگوید، عکس را توی صورتش بکوبید. نه نه اشتباه کردم نکوبید، نکوبید «علی» خواب است. عکس را نگه دارید و به آن جماعتی که زیر علم قاتل این بچه دنبال «ایران بزرگ» میگردند نشان دهید.