به گزارش سایت طلا،۱۲ سال پیش، نام پژمان جمشیدی برای اولینبار نه در ترکیب تیم ملی، بلکه در تیتراژ ابتدایی سریالی به همین نام در قاب تلویزیون دیده شد. فوتبالیستی که با چهرهای خودمانی و بازی در نقش خودش، وارد دنیای تصویر شد و حالا دیگر نامی آشنا در سینمای ایران است.
کمدی یار جدا نشدنی جمشیدی
جمشیدی در سالهای ابتدایی فعالیت هنریاش، بیشتر بهعنوان یک بازیگر کمدی شناخته میشد؛ اما رفتهرفته نشان داد که میتواند از قالب طنز هم عبور کند و در نقشهای جدی نیز حضوری قابل قبول داشته باشد.
با این حال، آنچه او را در دهه ۱۴۰۰ به یکی از چهرههای پرفروش سینما تبدیل کرد، حضور پررنگاش در ژانر کمدی است آن هم با فرمولی خاص. این نکته را هم باید توجه داشت که معروفیت دوران فوتبال مزیتی است برای کارگردانان و تهیهکنندگان است.
او تلاش کرد تا به مرور از این چهارچوب عبور کند و در آثاری نظیر علفزار یا دوزیست وجهی جدیتر از بازیگری خود را نشان دهد. هرچند که موفقیت او در ژانر کمدی همچنان اصلیترین عامل تثبیت جایگاهش در سینما محسوب میشود.
خیلی همه جا هستی!
جواد طوسی منتقد سینما در این باره میگوید که پررنگیِ بیوقفۀ پژمان جمشیدی روی بیلبوردها، در تبلیغات و در فیلمهای کمدی باعث یکنواختی فضای فرهنگی شده است.
بهگفته او، این «حضور قالب» هم مخاطب را خسته کرده و هم باعث شده فیلمهای جدیتر و ارزشمند جمشیدی مثل «علفزار» و «صبحانه با زرافهها» در حاشیه بمانند و کمتر دیده شوند.
نقشهایی با یک فرمول تکراری
تحلیل آثار پرفروش اخیر جمشیدی، از جمله «دینامیت»، «کوکتل مولوتف»، «بخارست» و «تگزاس»، نشاندهنده الگوی نسبتاً مشخصی است: زوجسازی با یک بازیگر مکمل در دل داستانهایی با تقابل شخصیتی. معمولاً این تقابل میان شخصیتی سادهدل و فردی سختگیر، مذهبی کاریکاتوری یا خلافکاری که پر از اشتباهات و به اصطلاح سوتی است، شکل میگیرد.
این فرمول که توسط مسعود اطیابی به کرات تکرار شده، تضمینی برای فروش بالا در گیشه شده است. میتوان گفت همکاری جمشیدی با اطیابی، پیوندی تجاری و هنری را رقم زده است.
وقتی که به تکرار میافتی
البته در بعضی از نقشهم هم دچار تکرار شده است مثلاً در اثر کوکتل مولوتف شخصیتاش بسیار شباهت دارد به اثر «فریبرز باغبیشه» سریال «زیرخاکی»
گران اما مصرف زده
نقدهای بسیاری با این محور وجود دارد که پژمان جمشیدی خیلی بازی میکند یا چرا در تبلیغات هم اینقدر پررنگ است و .... اما تاثیر حضورش در گیشه نشان میدهد که او مسیر بازیگر شدن را جدی گرفته و توانسته جایگاهی برای خود در دنیای تصویر و مخاطبان بسازد. پژمان جمشیدی نه صرفاً فوتبالیستی بازیگر، بلکه در حال حاضر چهرهای تثبیتشده در سینمای کمدی ایران است.
احسان ظلیپور، تهیهکننده سینما، از جمشیدی بهعنوان گرانترین بازیگر سالجاری یاد میکند؛ عنوانی که هم حاکی از تقاضای بالا برای حضور او در پروژههاست و هم نشاندهنده جایگاه اقتصادی و برند شخصی تثبیتشدهاش در سینمای امروز. حسین دوماری نیز تأکید میکند که همه بهدنبال همکاری با جمشیدی هستند.
رضا صدیق، منتقد سینما نظر متفاوتی دارد و معتقد است بازیگران باید مراقب میزان حضورشان در رسانهها باشند تا دچار «مصرفزدگی» نشوند. او به پژمان جمشیدی اشاره میکند که این روزها با حضور پررنگ در تبلیغات و سینما، بیش از حد در معرض دید مخاطب قرار گرفته و ممکن است ارزش و تازگی خود را از دست بدهد.
۵ سال یک همت فروش داشته
جمشیدی در ۵ سال گذشته به طور متوسط سالانه سه فیلم روی پرده های سینما داشته است که دو سوماش از ژانر کمدی بوده است و مابقی از ژانرهای اجتماعی آثاری مثل بیبدن، علفزار، دوزیست و ....
اما با این حال بیش از یک همت آثارش فروش داشته است و حتی اثر «هتل» هم چهارمین فیلم پرفروش سینمای ایران شده است. در حال حاضر هم سه فیلم روی پرده از ژانر کمدی دارد. اثر دایناسور توانسته است که با یک میلیون و ۷۱۴ هزار مخاطب بیش از ۱۴۰ میلیاردتومان فروش داشته باشد و صدر جدول فروش را به نام خود کند.