جواهرات سلطنتی روسیه

تاج امپراطوری روسیه
اصلی ترین نشان قدرت پادشاهی روسیه است. این تاج شاهکار هنر جواهرسازی در جهان به شمار می رود. تاج امپراطوری روسیه در سال 1762 تا 1917 توسط امپراطوران روسی استفاده می شد. این تاج در مراسم تاجگذاری کاترین بزرگ دوم مورد استفاده قرار گرفت.

درژآوای سلطنتی (قدرت شاهانه)
متشکل از طلا، االماس، یاقوت کبود (به وزن 200 قیراط)، الماس (به وزن 92/46 قیراط) و نقره. ارتفاع 24 سانتی متر، قطر توپ 48 سانتی متر.
در اوایل دهه 70 قرن هجدهم، شکل کلی این نماد قدرت شاهانه با تعویض دوسنگ اصلی این کره، دگرگون شد. بدین صورت که ما بین الماس و صلیب، یک سنگ قیمتی یاقوت کبود جای گرفت که این سنگ قیمتی را الماس هایی به وزن 200 قیراط احاطه کردند. همچنین گرداگرد این کره نیز کمربندی از الماس های پاک با رنگ مایه آبی به وزن 92/46 قیراط فرا گرفته است.


جالب توجه است که بدانید، تنها به فاصله دو روز مانده به مراسم تاجگذاری کاترین دوم، سنگ های قیمتی بر روی درژاوای متعلق به امپراطوریس الیزابت برداشته شد و تنها طلای به کار رفته در آن به دلیل اهداف تجاری باقی ماند. مدتی بعد جواهر سازی اکارت شکل جدید درژاوا را ساخت.

تومالین صورتی، طلا، میناکاری شده
این تورمالین صورتی زیبا به وزن 255 قیراط می باشد که به احتمال بسیار زیاد از برمه استخراج شده است. تراش زاویه (فست) نامعمول در این تورمالین آن را به شکل خوشه انگوری زیبا درآورده که جذابیت این اثر را دو چندان کرده است. این تورمالین هدیه ای از جانب گوستاو سوم پادشاه سوئدی به کاترینای دوم در سال 1777 می باشد.

زمرد: رنگ زمینه سبز تیره با رنگ مایه ای از آبی
این زمرد به وزن 25/136 قیراط بوده و از نظر زیبایی با هیچ سنگ قیمتی برابری نمی کند. اما متأسفانه هیچ نشانی از سابقه تاریخی این سنجاق سینه زیبا در دست نیست. حتی نام سازنده این اثر شگفت انگیز احاطه شده با الماس نیز بر همگان پوشیده است. تنها مطلبی که از این سنجاق سینه مشخص است این می باشد که این اثر مربوط به اوایل قرن 16 متعلق به دوک کبیر، کونستانتین پاولویچ، جانشین پاول اول می باشد.

دستبند با تصویری از الکساندر اول
در این دسبتند شگفت انگیز، تصویر الکساندر بر زیر یک الماس تخت قرار دارد. این الماس، بزرگترین الماسی است که بر روی جواهر به کار رفته و بسیار زیبا، خالص و پاک می باشد.

آویز شکوهمند
در گذشته، بخش قابل توجه الماس های خزانه روسیه توسط جواهرساز جرمیا پاوزی ساخته می شود. این شخص برای الیزابت و کارین کبیر (دو شخص علاقه مند به جواهرات) کار می کرد. پاوزی به دستور الیزابت کبیر، یک آویز رنگارنگ از الماس های تراش باگت، زمرد، مروارید، کریستال و طلا را ساخت.

کلاه پاندورا
این کلاه (یک مدل میناتوری از مد بانوان، در دهه 1770 روسیه می باشد) متشکل از الماس، زمرد، یاقوت سرخ، طلا، نقره و مینا کاری است. قبل از اینکه بانوان دولتی و سلطنتی روسیه به سمت لباس های عروسکی شکل که به نام پاندورا مشهور بود روی آورند، با فراگیر شدن مجله های مد در روسیه در اواخر قرن هجدهم، استفاده از این نوع کلاه ها مرسوم شد.

بر طبق افسانه های یونانی، خدایان، پاندورای زیبایی را آفریدند که این پاندورا از مردم خشمگین انتقام می گیرد. هفائستوس، این پاندورا را از بهترین خاک رس خلق کرد. آتنا بر تن این پاندورا بهترین لباس از جنس نقره پوشاند و تاجی از طلا بر سر آن نهاد. بر طبق نقشه زئوس، زیبایی مردم را به سمت بدبختی، شهوت و نابودی سوق می دهد. زمانیکه این اتفاق رخ داد، پاندورا شهوت دنیوی خود را بروز داد و پدران و همسران خود را نابود ساخت.

الماس اورلوی
بر طبق آخرین تحقیقات، این الماس قطعه ای از الماس مغول کبیر است که وزن اصلی آن قبل از تراش 400 قیراط بوده که پس از آن به 189 قیراط کاهش می یابد. بر طبق داستان، جایگاه این الماس، چشم سوم (نقطه ما بین فاصله دو ابرو) مجسمه برهمن در معبدی واقع در سرینگاپاتام بود. مدتها از این الماس اثری نبود تا اینکه یک تاجر ارمنی به نام گئورگی سافراس آن را به دست می آورد. در سال 1767، این شخص الماس را درون بانکی واقع در آمستردام به امانت می گذارد و 5 سال بعد این سنگ قیمتی را به مبلغ 125 هزار دلار به برادرزاده همسرش می فروشد. این شخص ایوان لازاروف نام داشت. لازاروف نیز پس از مدتی الماس را به کنت اورلی با قیمت 400 هزار روبل می فروشد.