تاریخچه ای از تراش الماس – قسمت دوم

در قسمت قبل درمورد الماس های زمان ماقبل رومی ها صحبت کردیم و در ادامه به زمان رومن ها میرسیم که در متن زیر میخوانید:

آموزشگاه گوهرتراشی و گوهرشناسی آرگو

الماس هایرومی ها

رومی ها الماس را میشناختند و از آنها استفاده میکردند. در آن زمان الماس هایی که روی حلقه سوار کرده بودند بسیار گرانقیمت بود. تعداد کمی از حلقه هایی که الماس های نتراشیده روی خود داشتند، از آن زمان باقی مانده است که در حال حاضر در مجموعه موزه بریتانیا موجود هستند. پلینی (Pliny) درمورد الماسهای تاریخ طبیعی(NaturalisHistoria) خود اینگونه مینویسد: ماده ای که دارای بیشترین ارزش است - نه تنها در میان سنگ های قیمتی، بلکه از تمام دارایی های بشر. او اصلا به چگونگی شکل گیری سنگها اشاره ای نمیکند و تنها چیزی که به آن میپردازد سختی باورنکردنی الماس است. او نمای کامل آن را به این صورت توصیف میکند:

این سنگ ها بر روی سندان مورد آزمایش قرار گرفتند و در مقابل ضربه به حدی مقاومت نشان میدهند که هنگام آزمایش، سندان ازهم جدا میشود. در حقیقت سختی این سنگ ورای تمام کلمات است... هنگامی که، از شانس خوب، این سنگ بطور اتفاقی شکسته شود، به قطعات آنچنان ریزی تقسیم میشود که تقریبا غیر قابل مشاهده است. این ذرات بسیار مورد تقاضای حکاکان است که آنها را در آهن جای میدهند و با این کار میتوانند با بهترین امکانات، سخت ترین مواد شناخته شده را نیز تراش دهند.

برخی از نقل قولهای بالا به گونه ای هستند که به نظر می رسد قطعاالماس مورد بحث قرار گرفته اماپلینی به چند چیزاشاره میکند که معنی دار نیست.

این احتمالا به این مفهوم است که او چند ماده معدنی دیگر را با الماس اشتباه گرفته است. هربرت تیلندر (Herbert Tillander) - که یک کتاب فوق العاده درمورد تاریخ تراش الماس نوشته است- شکیاتش را درمورد دسترسی داشتن رومی ها به بلورهای مناسب، بیان میکند؛عرضه کنندگان هند قطعاسنگهای بهتر را برای بازاربومیخود حفظ کرده اند.

در آن زمان این اعتقاد وجود داشت که الماس از دارنده اش در مقابل حوادث بد، محافظت میکند و برای مدتی طولانی این باور بین مردم رواج داشت که این بلور آسمانی در هر جایی بجز مکان طبیعی اش باشد، قدرتهای خود را از دست میدهد.تیلندر اعتقاد دارد که تراش الماس با برداشتن مواد معدنی اضافی از روی سطح بلورهای تازه استخراج شده شروع شده است که این نظریه بنظر معقول می آید. اینکه آیا تراش بصورت کنترل شده انجام میشده است یا خیر، مشخص نیست. این عمل آنچنان ابتدایی است که هیچ محدودیت برای جلوگیری مردم باستان از بکاربردن این روش برای الماسهای راف بدون شکل وجود نداشت؛ اما هیچگونه مدرک تاریخی یا باستان شناسی ازشکستن(تراش) اولیه وجود ندارد.

نظرات
ديدگاه هاي ارسال شده توسط شما، پس از تاييد توسط سايت طلا در وب سايت منتشر خواهد شد
اخبار سایر رسانه ها